دفترچه شخصی من

یادداشت‌های‌ محمد سعید رحمانی

دفترچه شخصی من

یادداشت‌های‌ محمد سعید رحمانی

دفترچه شخصی من

https://instagram.com/rahmani.m.s

پیام های کوتاه
  • ۲۵ تیر ۹۷ , ۱۵:۲۳
    موج

موج

دوشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۳ ب.ظ

صدای جیر جیر، کمی از درختان دور میشوی، شن های داغ خود را به پاهایت میچسبانند گویی دنبال پناه میگردند.
صدای خروشش را میشنوی؟
خود را به سمت تو پرت میکند تا دستش به تو برسد اما شن ها نمیگذارند. تو اما بی ملاحظه نزدیکتر میشوی.
پرچم سیاه روی دکل رو به سمت خشکی با تکانهای شدیدش به تو راه برگشت را نشان میدهد اما تو بی اعتنا به آن به مصاف آب میروی.
آب را لگد میکنی به تو خروشان حمله میکند. تلاطم شن های زیر پایت طوریست که گویی آن ها نیز همراه تو می جنگند.
موج های خروشان و بلند تو را به این سو و آن سو پرت میکنند و به سمت دریا میکشانند.
زیر پایت خالی شده. حالا در پی آنی که جایی بروی که شن ها زیر پایت باشند تا خفه نشوی. همان شن ها که لحظاتی پیش بی اعتنا به آنها و و مغرورانه از رویشان رد میشدی.
آری ای انسان مغرور، شن ها در این جنگ پیروز میشوند و تو ناتوانی...
پس به چه چیزی مغرور میشوی....

دست نوشته ای از من در چند متری ساحل خزرآباد که چندروزی هست که طوفانی و شنا ممنوع است...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی